دزدی در کودکان یکی از رفتارهایی است که والدین را به شدت نگران میکند، بهویژه زمانی که فرزندشان بدون اجازه، وسیلهای از دیگران برمیدارد. اما آیا هر رفتاری از این جنس را میتوان بهسادگی «دزدی واقعی» نامید؟ یا باید آن را با درک عمیقتری از مفهوم مالکیت در کودک و مراحل رشد شناختی و اخلاقیاش تحلیل کرد؟
در این مقاله از مجله اندیشه خلاق به بررسی علل رایج برداشتن وسایل دیگران توسط کودک، تفاوت آن با دزدی آگاهانه، و راهکارهای تربیتی مناسب برای اصلاح این رفتار میپردازیم. خواه کودک شما در سنین پیشدبستانی باشد یا در سالهای دبستان، دانستن اینکه چه زمانی باید نگران شوید و چگونه بدون برچسبزدن، با رفتار نادرست مقابله کنید، میتواند به شما کمک کند تا نقش یک والد آگاه و همدل را بهدرستی ایفا کنید.
آیا عمل دزدی در کودکان وجود دارد؟ نگاهی روانشناختی به برداشتن وسایل بدون اجازه
یکی از دغدغههای رایج والدین، زمانی است که متوجه میشوند فرزندشان وسیلهای را بدون اجازه برداشته یا از جایی به خانه آورده است. طبیعی است که این رفتار در نگاه اول برای والدین نگرانکننده باشد و پرسشهایی مانند «آیا کودک من دزدی میکند؟» یا «آیا باید سختگیر باشم؟» در ذهنشان شکل بگیرد.
اما برای پاسخ درست به این دغدغهها، لازم است ابتدا به این سؤال کلیدی بپردازیم که آیا اصلاً میتوان اینچنین رفتارهای کودک را مصداقی از دزدی در کودکان دانست؟ برای رسیدن به پاسخ دقیق، باید به تعریف دزدی و ویژگیهای رشدی کودکان نگاه کنیم و ببینیم که این رفتار از دیدگاه روانشناسی چگونه معنا پیدا میکند.
پس لازم است ابتدا دو مفهوم کلیدی «عمل دزدی» و «سن کودکی» را به طور دقیق تعریف کنیم تا بتوانیم تحلیلی تخصصیتر ارائه دهیم.
دزدی در کودکان؛ فرق میان آگاهی و ناپختگی رفتاری چیست؟
برای درک دقیق رفتارهای مرتبط با دزدی در کودکان، ابتدا باید مفهوم دزدی را بهدرستی بشناسیم. از منظر روانشناسی و حقوق، دزدی؛ یعنی برداشتن و تصاحب عمدی و آگاهانهٔ دارایی فرد دیگر، بدون رضایت او و با نیت محرومکردن مالک از مال خود.
این عمل سه مؤلفه اصلی دارد:
- آگاهی نسبت به نادرستی کار (شناختی)
- نیت انجام آن (هیجانی)
- انجام فیزیکی آن (رفتاری)
در بررسی دزدی در کودکان، مهم است بدانیم که کودکان، بهویژه در سنین پایین، معمولاً فاقد درک کامل از مفاهیمی مانند مالکیت و پیامدهای اخلاقی هستند. بنابراین، رفتار آنها اگرچه ممکن است ظاهری شبیه به دزدی داشته باشد، اما الزاماً از روی نیت بد یا آگاهی کامل نیست و باید با نگاهی متعادل و تخصصی ارزیابی شود.
کودکی، مرز ناپختگی و مسئولیتپذیری؛ ناپختگی رشدی یا بیاخلاقی آگاهانه؟
دزدی در کودکان را نمیتوان بدون درک دقیق مراحل رشد کودک تحلیل کرد. دوران کودکی از تولد تا حدود ۱۲ سالگی ادامه دارد و به سه مرحله تقسیم میشود:
- خردسالی (تولد تا ۳ سال)
- پیشدبستانی (۳ تا ۶ سال)
- دبستان (۶ تا ۱۲ سال)
در این سالها، تواناییهای شناختی، هیجانی و اخلاقی کودک هنوز در حال رشد و شکلگیریاند.
به همین دلیل، اغلب کودکان در سنین پایین قادر به درک کامل مفاهیمی مانند مالکیت، حقوق دیگران یا پیامدهای برداشتن اشیای دیگران نیستند.
رفتارهایی مانند برداشتن وسایل بدون اجازه، اگرچه ممکن است برای والدین نگرانکننده باشد، اما در بسیاری از موارد ناشی از ناپختگی ذهنی کودک است، نه نیت بد. بنابراین نمیتوان آن را معادل «دزدی واقعی» از نظر قانونی یا اخلاقی در نظر گرفت.
چرا کودک دزدی میکند؟ علت دزدی کودک
رفتار برداشتن وسایل دیگران در کودکان همیشه از روی نیت بد یا قصد آسیب نیست. دلایل اصلی میتواند شامل موارد زیر باشد:
- عدم درک مالکیت: کودکان خردسال (حدود 3 تا 5 سال) معمولاً تفاوت بین «مال من» و «مال دیگران» را بهخوبی درک نمیکنند.
- کنجکاوی طبیعی: کنجکاوی بخشی از رشد طبیعی است و گاهی دزدی در کودکان تنها بهانهای برای کشف محیط و اشیای ناشناخته تلقی میشود.
- نیازهای برآورده نشده: گاهی کودک احساس کمبودی در زندگی خود دارد و سعی میکند از این طریق آن را جبران کند.
- نیاز به رفع نیاز فوری: کودکان توانایی محدودی در تحمل تأخیر دارند. اگر چیزی را بخواهند، گاهی بدون درنظرگرفتن پیامدها یا رضایت دیگران به سمت آن میروند.
- هیجان و ماجراجویی: برای برخی کودکان عمل برداشتن وسایل دیگران بدون اجازه آنها نوعی بازی است که احساس هیجان و احساس دریافت میکنند.
- تقلید از دیگران: الگوگیری از رفتارهای اطرافیان یکی از عوامل رایج دزدی در کودکان است، بهخصوص اگر چنین رفتارهایی در محیط کودک عادیسازی شده باشد.
- جلبتوجه: برخی کودکان برای جلبتوجه یا مقابله با احساس کمبود (عاطفی یا مادی) اقدام به برداشتن وسایل میکنند.
- مشکلات عاطفی: استرس، اضطراب، یا افسردگی در کودکان میتوانند باعث رفتارهای ناهنجار از جمله دزدی شوند.
برای تشخیص بهترین راههای مقابله با دزدی کودکان و درک علتهای مختلف اساسی است.
در چه سنی مفهوم مالکیت در کودک شکل میگیرد؟ مراحل رشد شناختی در درک مالکیت و دزدی در کودکان
درک مفهوم مالکیت در کودکان طی مراحل مختلف رشد شناختی شکل میگیرد. این مراحل تعیین میکنند که چه زمانی کودک قادر به فهمیدن دزدی و مسئولیت رفتارهای خود میشود. تحول شناختی کودکان در جدول زیر ذکر شده است.
جدول مراحل درک مفهوم مالکیت در کودکان |
||
سن کودک | مرحله شناختی و رفتاری |
رابطه با دزدی در کودکان |
۲ تا ۳ سالگی |
شروع به شناخت مفهوم «مال من» | کودک هنوز مفهوم مالکیت را کامل نمیفهمد و دزدی بیشتر ناآگاهانه است. |
۴ تا ۵ سالگی | درک بهتر تفاوت «مال من» و «مال دیگران»، کنترل تکانه ضعیف |
ممکن است بدون قصد و کنترل کافی، وسایل دیگران را بردارد. |
بعد از ۶ سالگی |
یادگیری قوانین اجتماعی و حقوق دیگران | درک پیامدهای دزدی آغاز میشود و مسئولیت رفتارها شکل میگیرد. |
پس از ۸ سالگی | درک کامل از نادرستی دزدی و پذیرش مسئولیت |
دزدی به عنوان رفتار نادرست شناخته شده و کودک میتواند پیامدها را بفهمد. |
شناخت مراحل رشد شناختی به والدین کمک میکند تا در مواجهه با رفتارهای مربوط به دزدی در کودکان، عکسالعمل مناسب و متناسب با سن فرزندشان داشته باشند.
تفاوتهای کلیدی دزدی در کودکان؛ کنجکاوی، نیاز یا رفتار آگاهانه؟
شما والدین و مربیان گرامی باید تفاوت بین دزدی در کودکان، کنجکاوی و نیاز را به خوبی درک کنید. تفاوت بین این 3 مفهوم عبارت است از:
- کنجکاوی کودکانه: برداشتن اشیا برای بازی و کشف، بدون قصد آسیب.
- نیاز هیجانی: برداشتن وسایل برای جلبتوجه یا رفع کمبود عاطفی.
- دزدی واقعی: رفتار عمدی و آگاهانه همراه با شناخت پیامدها که معمولاً در سنین بالاتر و گاهی همراه با مشکلات هیجانی یا رفتاری دیده میشود.
درک تفاوت بین کنجکاوی، نیاز هیجانی و دزدی واقعی به والدین کمک میکند تا بهتر رفتارهای مختلف کودکان را شناخته و بهدرستی به مشکلات مرتبط با دزدی در کودکان واکنش نشان دهند.
چه زمانی باید نگران شد و مداخله کرد؟ قابل توجه والدین و مراقبان
در شرایط زیر توصیه میشود والدین و مراقبان با حساسیت بیشتری درباره دزدی در کودکان عمل کنند و در صورت نیاز از روانشناس کودک کمک بگیرند:
- رفتار تکرارشونده و پنهانی در برداشتن وسایل دیگران بدون ابراز پشیمانی: این رفتار نشاندهنده مشکل عمیقتر است و نیازمند توجه و بررسی دقیق روانشناسی است.
- نادیدهگرفتن تذکرات و آموزشهای اصولی و کاربردی والدین: عدم پاسخ به آموزشها ممکن است باعث تداوم رفتارهای نادرست و افزایش مقاومت کودک شود.
- همراهی رفتار با نشانههای هیجانی مانند اضطراب، خشم یا غم: وجود هیجانات منفی همراه با دزدی نشاندهنده مشکلات عاطفی و نیاز به حمایت تخصصی است.
- استفاده از دزدی بهعنوان ابزار انتقام یا جلبتوجه: این رفتار اغلب نشانه کمبود توجه و مشکلات ارتباطی است که باید با حساسیت رسیدگی شود.
در صورت مشاهده این نشانهها، مداخله به موقع والدین و کمک روانشناس کودک اهمیت دارد تا از عمیقتر شدن مشکلات رفتاری و عاطفی کودک جلوگیری شود و مسیر اصلاح فراهم گردد.
نقش والدین در پیشگیری از دزدی در کودکان؛ آموزش احترام به مالکیت
والدین با الگوسازی رفتارهای اخلاقی و آموزش مداوم مفهوم مالکیت، نقش کلیدی در شکلگیری احترام به حقوق دیگران دارند. این آموزشها پایهای مهم برای پیشگیری از دزدی در کودکان و تقویت مهارتهای اجتماعی و اخلاقی آنان است. در ادامه به مهمترین راهکارهای تربیتی در این حوزه میپردازیم:
1) الگوسازی والدین؛ کلید پیشگیری از رفتارهای نادرست در کودکان
کودکان بیش از آنکه به حرفهای ما توجه کنند، از رفتارهایمان یاد میگیرند؛ بنابراین والدین باید در عمل نشان دهند که به وسایل و داراییهای دیگران احترام میگذارند. حتی موقعیتهای کوچک، مثل قرض گرفتن بدون اجازه یا بازگرداندن وسایل به موقع، میتواند پیام مهمی برای کودک داشته باشد.
2) آموزش غیرمستقیم؛ راهکار مؤثر برای مقابله با دزدی در کودکان
استفاده از روشهایی مثل بازی، نمایش، یا خواندن داستانهایی متناسب با سن کودک، فرصتهایی فراهم میکند تا والدین بهصورت ساده و ملموس مفهوم مالکیت و پیامدهای برداشتن وسایل دیگران را توضیح دهند. همچنین گفتوگو دربارۀ احساسات و افکار کودک و دیگران هنگام انجام چنین رفتارهایی، به رشد همدلی و درک اجتماعی کودک کمک میکند. این آموزشها باید مداوم و همراه با تکرار باشد تا در رفتار کودک نهادینه شود.
3) تقویت مثبت؛ راهی مؤثر برای تشویق رفتارهای درست کودکان
وقتی کودک رفتارهایی نشان میدهد که احترام به مالکیت دیگران را بازتاب میدهد، والدین باید بلافاصله آن را مشاهده و با ذکر دلیل، رفتار کودک را بهصورت کلامی (مثل بیان علت و جمله تقویتکننده) یا غیرکلامی (مثل لبخند، بغل، یا نوازش) تقویت کنند.
4) پرهیز از برچسبزدن؛ کلید اصلاح رفتار کودکان بدون آسیب روحی
برخوردهای تند، تنبیه بدنی یا تحقیر، معمولاً باعث پنهانکاری بیشتر کودک میشود. همچنین زمانی که والدین بهجای توصیف دقیق رفتار و توضیح پیامدهایش، به کودک برچسبهایی مثل «دزد» یا «بچۀ بد» میزنند، فرصت گفتوگو و یادگیری را از بین میبرند و مقاومت کودک را افزایش میدهند؛ این مقاومت میتواند منجر به تکرار دزدی در کودکان و حتی تشدید رفتار نادرست شود.
5) تقویت مهارتهای خودکنترلی؛ راهکاری مهم برای پیشگیری از دزدی در کودکان
کودکان نیاز دارند یاد بگیرند که همیشه نمیتوانند بلافاصله به خواستههایشان برسند. والدین میتوانند از طریق آموزش تدریجی، بازیهایی که نیاز به نوبتگیری و صبر دارند، و الگوسازی شخصی، به کودک مهارتهای کنترل هیجانی و رفتاری را آموزش دهند.
اصلاح رفتار کودکان؛ راهکارهای مؤثر برای جلوگیری از برداشتن بدون اجازه
با آموزش مفهوم مالکیت، تقویت همدلی و فرصت جبران، والدین میتوانند رفتارهای کودکان را اصلاح کنند و از تکرار برداشتن وسایل بدون اجازه پیشگیری نمایند. حمایت عاطفی و الگوهای مثبت نقش مهمی در این فرایند دارند.
1) آموزش مفهوم مالکیت؛ پایه احترام به حقوق دیگران در کودکان
با زبان ساده و متناسب با سطح رشدی کودک در قالب بازی، داستان و نمایش بارها مفهوم مالکیت را برای کودکان توضیح دهید و با هم تمرین کنید. بهصورت غیرمستقیم در قالب شخصیتهای داستانی توضیح دهید که هر وسیلهای مالکی دارد و رفتار مناسبی نیست که بدون اجازه آن فرد آن را برداشت.
اگر شما بهعنوان والدین، شاخصهای هر مرحله از رشد و تحول کودکتان را نمیدانید در مورد آن اطلاعات کسب کنید تا به وظایف تحولی و چالشهای هر دوره آگاه باشید تا زود از سطح تحولی کودکتان او را مجبور به یادگیری مفاهیم نکنید و بهجای آن صبور باشید.
2) عدم برچسبزنی؛ گامی مهم در اصلاح رفتار کودکان بدون ایجاد مقاومت
به جای برچسب زدن به کودک با عباراتی مانند «تو دزد هستی»، بهتر است رفتار مربوط به دزدی در کودکان را بدون قضاوت توصیف کنیم. مثلاً بگوییم: «این کار نادرست بود، چون این وسیله مال شما نیست.» سپس با کودک درباره پیامدهای رفتار صحبت و راهحل مناسب را پیدا کنیم.
این روش باعث میشود کودک بدون شرمندگی یا مقاومت، مسئولیت رفتار خود را بپذیرد و مهارتهای حل مسئله را یاد بگیرد. چنین رویکردی به رشد اخلاقی و اجتماعی کودک کمک شایانی میکند.
3) ایجاد فرصت برای جبران؛ بازگشت به مسیر درست
وقتی کودک چیزی را بدون اجازه برداشته است، بهترین روش همراهی او برای بازگرداندن آن به صاحب اصلی است. این کار به کودک کمک میکند مسئولیت رفتار خود را بپذیرد و مفهوم جبران را درک کند.
همچنین این تجربه باعث میشود کودک بفهمد رفتارهای نادرست قابل اصلاح هستند و اعتماد بین او و والدین تقویت میشود. ایجاد این فرصتها باعث رشد مسئولیتپذیری و تقویت ارتباط عاطفی مثبت در خانواده میشود.
4) تقویت مهارتهای همدلی؛ کلید رشد اجتماعی کودکان
آموزش مهارت همدلی به کودکان نقش مهمی در کاهش دزدی در کودکان دارد، زیرا باعث میشود آنها بهتر احساسات و نیازهای دیگران را درک کنند. وقتی کودک میآموزد خود را جای دیگران بگذارد، رفتارهای ناهنجار مانند برداشتن بدون اجازه کاهش مییابد و رشد عاطفی و اخلاقی او تقویت میشود.
والدین با تمرین و الگوسازی میتوانند مهارت همدلی را در کودکان پرورش دهند و به اصلاح رفتارهای مربوط به دزدی کمک کنند.
5) مهارت حل مسئله؛ کلید ترک رفتار دزدی در کودکان
برای کاهش رفتارهای مرتبط با دزدی در کودکان، آموزش مهارت حل مسئله اهمیت زیادی دارد. والدین میتوانند با گفتگوهای مثبت و راهنمایی گامبهگام، به کودک کمک کنند تا مشکلات خود را شناسایی و راهحلهای مناسب پیدا کند.
این مهارت باعث میشود کودک در مواجهه با خواستهها و نیازهایش بهجای برداشتن بدون اجازه، رفتارهای سازندهتری داشته باشد و مسئولیتپذیری خود را افزایش دهد. همچنین، تقویت این توانایی به رشد استقلال و اعتمادبهنفس کودک نیز کمک میکند.
6) حمایت عاطفی؛ پایهای برای رفع رفتار دزدی در کودکان
اگر دزدی در کودکان نشاندهنده مشکلات عاطفی باشد، توجه به احساسات آنها و ایجاد فضای امن برای بیان نگرانیها بسیار حیاتی است. این حمایت باعث میشود کودک احساس درک و آرامش کند و انگیزه بهبود رفتار پیدا کند. والدین با همراهی عاطفی مؤثر، میتوانند زمینهساز تغییرات مثبت در رفتار کودک باشند.
7) قدرت الگو: چگونه رفتار والدین دزدی در کودکان را کاهش میدهد؟
کودکانی که در محیطهای اخلاقی و حمایتی بزرگ میشوند، احتمال کمتری برای بروز رفتارهای ناهنجار دارند.
اگر رفتار بدون کسب اجازه از مالک وسیلهای (دزدی) در کودک مکرر و بدون احساس پشیمانی تا نوجوانی ادامه یافت، ممکن است نشانهای از یک مسئله پیچیدهتر (مثل اختلال سلوک) باشد و نیاز به مشاوره تخصصی روانشناسی داشته باشد.
پایان راه نیست؛ آغاز شناختی عمیقتر از کودک
دزدی در کودکان صرفاً یک رفتار ناهنجار نیست؛ بلکه نشانهای از نیازهای برآوردهنشده، کنجکاوی رشدی یا مشکلات عاطفی پنهان است. برای مقابله مؤثر، باید بهجای قضاوت، علت را شناخت. این رفتار در بسیاری از موارد از ناپختگی ذهنی و ضعف در درک مالکیت ناشی میشود، نه از قصد بدخواهانه.
والدین با آموزش، الگوسازی، تقویت رفتارهای درست و ایجاد فرصت برای جبران، میتوانند به کودک کمک کنند تا به درکی اخلاقیتر و مسئولانهتر از رفتار خود برسد. اگر این رفتار همراه با نشانههایی مانند اضطراب، پنهانکاری یا بیتفاوتی باشد، لازم است به بررسی روانشناختی جدیتری مانند احتمال افسردگی در کودکان نیز توجه شود.
در نهایت، آنچه مهم است، واکنش آگاهانه والدین و ایجاد فضایی امن و حمایتی برای اصلاح رفتار کودک است، نه ترس از برچسبخوردن یا تنبیه شدید.
سؤالات متداول
اگر کودک فقط از خانه دزدی میکند، باز هم نگرانکننده است؟
بله، چون حتی اگر محیط محدود باشد، تکرار این رفتار نشاندهنده نیاز به آموزش یا رسیدگی به مسائل عاطفی کودک است.
آیا دزدی کودک نشانه هوش بالاست؟
خیر، زرنگی یا زیرکی به معنی هوش سالم نیست. دزدی بدون درک عواقب، میتواند نشانه ضعف در آموزش مهارتهای اجتماعی یا مشکلات رفتاری باشد.
اگر کودک پس از دزدی پشیمان نشود چه باید کرد؟
بیتفاوتی ممکن است ناشی از ناآگاهی، دفاع روانی یا مشکل عاطفی باشد. درک احساسات کودک و ایجاد گفتوگو بهترین راهحل است، نه قضاوت.
آیا تقلید از کارتونها میتواند باعث دزدی کودک شود؟
بله، کودکان تأثیرپذیرند. گاهی درک درست از واقعیت ندارند و رفتارهای نادرست کاراکترهای محبوب را الگوبرداری میکنند.
آیا گفتن واقعیت به افراد مالباخته به کودک کمک میکند؟
بله، این کار حس مسئولیتپذیری و همدلی را تقویت میکند، البته با راهنمایی بزرگترها تا کودک احساس شرم شدید یا طرد شدن نکند.